سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره
منوی اصلی
جستجو
مطالب پیشین
تدبیر در قرآن
آیه قرآن
لوگوی دوستان
لینک دوستان
ویرایش
پیوندهای روزانه
امکانات دیگر
ابر برچسب ها
آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 34
کل بازدید : 196048
تعداد کل یاد داشت ها : 87
آخرین بازدید : 103/1/10    ساعت : 6:6 ص

ما فرفره نداشتیم. بچه‌های کدخدا داشتند اما همبازی ما نبودند که دست ما بدهند. مسعود و مجید نقشه‌اش را کشیدند و مصطفی بند و بساطش را جور کرد. ما که فرفره‌دار شدیم، لبخند نشست روی لبهای بابابزرگ. گفت: «دیدید می‌شود، می‌توانید!»
از ترس بچه‌های کدخدا، داخل خانه فرفره بازی می‌کردیم. مبادا ببینند و به تریج قبایشان بربخورد. اما خبرها زود در دهکده ما می‌پیچید.
       
خبر که به گوش کدخدا رسید، داغ کرد. گفت: «بیخود کرده‌اند. بچه رعیت را چه به فرفره بازی.» و گیوه‌اش را ورکشیده بود و آمده بود پیش عمو محمد به آبروریزی. (بعداً شنیدیم که همان روز، کدخدا دم گوش میرآب گفته: «این اول کارشان است. فردا همین فرفره می‌شود روروک و پس فردا چرخ چاه.» بیشتر موتورپمپ‌های آب ده، مال کدخدا بود.)
       
عمو محمد که صدایمان کرد، فهمیدیم کار از کار گذشته. فرفره را برداشت و گذاشت داخل گنجه. درش را قفل کرد و کلیدش را داد دست بچه‌های کدخدا. که خیالشان راحت باشد از نبودن فرفره.
رفتیم پیش بابابزرگ با لب و لوچه آویزان. فهمید گرفتگی حالمان را. عموها را صدا زد. به عمو محمد گفت: «خودت کلید را دست کدخدا دادی و خودت پس می‌گیری.» 
      
عمو محمد مرد این حرفها نبود. همه‌مان می‌دانستیم. بابابزرگ گفت: «بروید و قفل گنجه را بشکنید.» عمو محمود گفت: «کی برایتان فرفره خرید؟ کدخدا؟!» گفتیم: «نه عمو جان! خودتان که می‌دانید، خودمان ساختیم!» گفت: «دیگر بلد نیستید بسازید؟» گفتیم: «چرا!» گفت: «بهترش را بسازید.» و رفت در خانه کدخدا به داد و بیداد. صدای بگومگویشان ده را برداشت. این وسط ما، قفل گنجه را شکستیم و بهترش را ساختیم.
  
بچه‌های کدخدا فهمیدند. کدخدا گر گرفت. داد زد: «یا فرفره یا حق آب!» و به میرآب گفت که آب را روی زمینهای همه‌مان ببندد. کار سخت شد. عموها از هزار راه ندیده و نشنیده، آب می‌آوردند سر زمین. که کشتمان از بی‌آبی نسوزد. 
        
مسعود را گرفتند و کتک زدند. زورمان آمد. مجید به تلافی‌اش، روروک ساخت. کدخدا گفت که گندم و تخم‌مرغ هم ازمان نخرند. مجید و مصطفی را هم گرفتند و زدند. صدای عمو محمود، هنوز بلند بود اما گوشه و کنایه‌ها شروع شد. 
  
عمو حسن جمعمان کرد و گفت: «این جور نمی‌شود. هم فرفره شما باید بچرخد و هم زندگی ما.» از بابابزرگ رخصت گرفت و قرار شد برود و با خود کدخدا حرف بزند. وقتی که برگشت، خوشحال بود. 
     
گفت: «قرار شده روروک را خراب کنیم اما فرفره دستمان باشد. آنها هم تخم‌مرغمان را بخرند و هم کمی آب بدهند.» بابابزرگ گفت: «کدخدا سر حرفش نمی‌ماند.» عمو حسن گفت: «قول داده که بماند. ما فرزندان شماییم. حواسمان هست!»

بچه‌های کدخدا آمدند و روروک را، جلوی چشمهای خیس ما، خراب کردند. عموحسن آمد و فرفره را گذاشت پیش دستمان و رفت که با کدخدا قرار و مدار بگذارد. دل و دماغی نداشتیم برای چرخاندن فرفره. مهدی گفت: «وقت زانو بغل کردن نیست. باید چرخ چاه بسازیم. کدخدا از امروز ما می‌ترسید نه دیروز فرفره و روروک ساختن‌مان.» بابابزرگ لبخند زد.
    
عمو حسن هر روز با کدخدا کلنجار می‌رفت. یک روز خوشحال بود و یک روز از نامردی کدخدا می‌گفت. ما می‌شنیدیم و بهش «خدا قوت» می‌گفتیم. بچه‌ها داشتند بالای پشت بام یواشکی چرخ چاه می‌ساختند.

«محمد سرشار»






برچسب ها : حکایت  ,


مطلب بعدی : جای زخم        مطلب قبلی : یک «عقرب» ناجی زائران حسینی (ع) شد




+ فریاد صادق آل محمد (ص) و پیشوای مذهب جعفری: گروهی هستند که ادعای پیروی از من دارند و سنگ محبت و ولایت ما را به سینه می زنند... درحالیکه به خدا قسم، من امامشان نیستم... خدا لعنتشان کند... هر چه می پوشم پرده دری می کنند... می گویم چنین و چنان و می گویند نه، منظورش چنان و چنین است... *من، تنها امام آن کسی هستم که مرا اطاعت کند*.



+ سلام بر یاوران مهدی



+ بلندگوی داعش و تکفیریهای کثیف نشوید: اخبارهای دروغ پیشروی های آنهاکه اکثرا به وسیله سیستم خبری آمریکاومتخصصان جنگ روانی آنها ونیروهای نفوذی آنها در واتس آپ ودیگرمسنجرهاپخش می شود را پخش نکنید،عکسها و فیلمهای قتل و غارت آنها که غالبا به وسیله خود آنها در محیط مجازی پخش می شود برای تضعیف روحیه مسلمانان شیعه وسنی را پخش نکنید وبه جای اینهاپیروزیهای مسلمانان و نصرت خداوند را تذکر دهید.



+ *ضمن تبریک حلول ماه شعبان المعظم به تمامی دوستان عزیز* تنها ماهی که هیچگونه شهادت و عزاداری در آن وجود ندارد ماه شعبان است که ولادت امام حسین علیه السلام در آن است و تنها ماهی که هیچگونه ولادت و جشنی آن وجود ندارد ماه محرم است که شهادت امام حسین (ع) در آن است.* جان عالم به قربان اباعبدالله الحسین علیه السلام* فایل صوتی پنج دقیقه ای در باب عظمت مناجات شعبانیه از امام خمینی قدس سره ضمیمه شده است.



+ +



+ *پیامبر رحمت (ص)* : هر جوانی که در دانش و عبادت رشد کند تا بزرگ شود، خداوند متعال در قیامت پاداش هفتاد و دو صدیق به وی می بخشد.



+ بنیان مرصوص(چند سفارش ناب از آیت الله قرهی)



+ *هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله*



+ *گفته بود:* در راهپیمایی 22 بهمن من را هم ببر.



+ *ما بی خیال مرقد زینب(س) نمی شویم روی تمام سینه زنانت حساب کن *