پيام
+
*«سه»*<br>زخمي ام التيام مي خواهم<br>التيام از امام مي خواهم<br>السلام عليک يا ساقي<br>من عليک السلام مي خواهم<br>مستي ام را بيا دو چندان کن<br>جام مي پشت جام مي خواهم<br>گاه گاهي کمي جنون دارم<br>من جنوني مدام مي خواهم<br>تا بگردم کمي به دور سرت<br>طوف بيت الحرام مي خواهم<br>لحظه مرگ چشم در راهم<br>از تو حسن ختام مي خواهم<br>*در نجف سينه بيقرار از عشق*<br>*گفت:لا يمکن الفرار از عشق*<br>(سيد حميدرضا برقعي)<br>

غزل صداقت
91/3/13
مقدم
يکبار فقط يکبار بري زير ايوون طلا نه پيش ضريح ما لايق نيستيم.وايستي زير ايوون و يه دونه اشک از چشمت بزنه بيرون اونوقت ميفهمي نجف چيه؟...ميدوني کي دفنه اونجا ؟...شوي عزيز فاطمه(س)
مقدم
بعد از آن روز که در کعبه پديدار شدي/ يازده مرتبه در آينه تکرار شدي
مقدم
آقا سيد مهدي ما دوتا هم اينجا مشاعره راه انداختيما :)