پيام
+
داستان حضرت موسي (ع) و مرد شراب خور رو نشنيديد؟ يک مردي مست بود جلوي حضرت موسي رو گرفت و گفت اي موسي تو مي گي خدا عذاب مي ده گناه مي نويسه برو به خدا بگو منت خدا رو نمي کشم . روزيشم نمي خوام که هي تو مي گي گناه نکنيد روزيتون کم ميشه . اصلا من روزي خدا رو نمي خوام و به خدا بگو از خدايي اينجور خدا ننگمون مي شه که اينجور خداي سخت گير داريم که نمي ذاره هيچ کار بکنيم.
مقدم
90/11/28
مقدم
موسي که منجاتش تموم شد روش نشد به خدا بگه. خدا گفت چرا نگفتي عرض حاجت اون فرد رو ؟ موسي گفت ببخشيد جوانه ديگه. خدا به موسي گفت بهش بگو روزيشو قطع نمي کنم چون من ضامن روزيه انسان هام . عذاب هم نازل نمي کنم بهش ولي محبتمو تو دلش جا نمي دم