سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره
منوی اصلی
جستجو
مطالب پیشین
تدبیر در قرآن
آیه قرآن
لوگوی دوستان
لینک دوستان
ویرایش
پیوندهای روزانه
امکانات دیگر
ابر برچسب ها
آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 122
کل بازدید : 199789
تعداد کل یاد داشت ها : 87
آخرین بازدید : 103/9/2    ساعت : 5:7 ص

هفته قبل در حسینیه بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر مراسم استقبال از ماه محرم برگزار شده بود که همزمان شده بود با یادواره شهدای دانشگاه.

به همین دلیل بچه ها مناسب دیدند که از یک راوی سالهای دفاع مقدس دعوت کنند تا از اون سالها و حال و هوای حسینی جبهه ها واسمون بگه.

خاطره ها و روایت زیاد بود ولی یکی خیلی به دلم نشست چون روایتش حسینی بود.

و روایت از این قرار بود

علی حیدری نامی بود. 15 سال بیشتر نداشت که به جبهه رفت و دو سال بعد پرواز کرد به سمت خدا.

ولی قصه از اونجا شروع میشه که علی خیلی اهل نماز جماعت و نماز اول وقت و روزه و خلاصه بچه مذهبی مقیدی بود.در عین حال که به این کارها می پرداخت در کارهای جبهه مصمم و جدی بود و هم شوخ.

اشک و زاری علی در مجالس روضه سیدالشهداء نظر بچه ها رو به خودش جلب کرده بود اصلا جنس غم علی با بقیه فرق می کرد.

اوج داستان در اینجاست که علی شش ماه قبل از شهادتش می دانست که چه موقع،در کجا  و چگونه شهید میشه.

این آخریها بدن علی معطر شده بود به عطری که اکثر بچه ها رو متعجب کرده بود نه اینکه عطرش خاص بوده باشه و از این حرفها بلکه بچه ها تو فکر بودند که تو این گرمای شهریور و وسط بیابونای خوزستان کیه که به علی عطر میرسونه آخه بچه ها زیر نظرش داشتند.

تا اینکه یه شبی تو همین مجالس روضه ارباب یکی از بچه ها تاب نیاورد و میون گریه علی راز معطر بودنش رو از علی جویا شد.

علی با خنده ای از جنس خنده های هیئتی رو بهش کرد و گفت: می خوای بدونی چرا؟

علی ماجرای مکان شهادت ،زمان شهادت و نحوه شهادتش رو تعریف کرد تا اینکه راز معطر شدنش رو فاش کرد و گفت : ببین رفیق من اینقدر تو حسین(ع) ذوب شده بودم که بعضی وقتا از سنگر میزدم بیرون و با بعضی از افراد دیگه میرفتیم مهمونی آقا .

آقا نشسته بود روبرومونو میگفت خب بچه ها از خیبر چه خبر،از بچه های گردان میثم چه خبر ؟

ما هم داغ ارباب رو تازه میکردیم و میگفتیم آقاجان از علی اصغرت چه خبر از علی اکبرت چه خبر؟

آره تا اونجا بود که هر وقت ذکر یا حسین(ع) رو رو لبام میاوردم بدنم معطر میشد.

اونوقت راوی میگه علی طبق گفته خودش اسفندماه روی یه تپه ای جلو چشم بچه ها تیر خورد.

صحنه زیبایی رسیدن عاشق و معشوق

علی با دستان باز چنانکه گویی میخواهد در آغوش دیگری جای بگیرد و با لبخندی از جنس وصال بر روی زمین که نه بهتر است بگویم در لحظات آخر به آرامی فرود آمد و همه فهمیدند که

شهید نظر می کند به وجه الله






برچسب ها : بسیج  , دانشگاه امیرکبیر  , امام حسین(ع)  , شهادت  ,


مطلب بعدی : این بود حسین(ع) و کربلایش        مطلب قبلی : بار دیگر اعجاز علمی از قرآن (راز گل سرخ)




+ فریاد صادق آل محمد (ص) و پیشوای مذهب جعفری: گروهی هستند که ادعای پیروی از من دارند و سنگ محبت و ولایت ما را به سینه می زنند... درحالیکه به خدا قسم، من امامشان نیستم... خدا لعنتشان کند... هر چه می پوشم پرده دری می کنند... می گویم چنین و چنان و می گویند نه، منظورش چنان و چنین است... *من، تنها امام آن کسی هستم که مرا اطاعت کند*.



+ سلام بر یاوران مهدی



+ بلندگوی داعش و تکفیریهای کثیف نشوید: اخبارهای دروغ پیشروی های آنهاکه اکثرا به وسیله سیستم خبری آمریکاومتخصصان جنگ روانی آنها ونیروهای نفوذی آنها در واتس آپ ودیگرمسنجرهاپخش می شود را پخش نکنید،عکسها و فیلمهای قتل و غارت آنها که غالبا به وسیله خود آنها در محیط مجازی پخش می شود برای تضعیف روحیه مسلمانان شیعه وسنی را پخش نکنید وبه جای اینهاپیروزیهای مسلمانان و نصرت خداوند را تذکر دهید.



+ *ضمن تبریک حلول ماه شعبان المعظم به تمامی دوستان عزیز* تنها ماهی که هیچگونه شهادت و عزاداری در آن وجود ندارد ماه شعبان است که ولادت امام حسین علیه السلام در آن است و تنها ماهی که هیچگونه ولادت و جشنی آن وجود ندارد ماه محرم است که شهادت امام حسین (ع) در آن است.* جان عالم به قربان اباعبدالله الحسین علیه السلام* فایل صوتی پنج دقیقه ای در باب عظمت مناجات شعبانیه از امام خمینی قدس سره ضمیمه شده است.



+ +



+ *پیامبر رحمت (ص)* : هر جوانی که در دانش و عبادت رشد کند تا بزرگ شود، خداوند متعال در قیامت پاداش هفتاد و دو صدیق به وی می بخشد.



+ بنیان مرصوص(چند سفارش ناب از آیت الله قرهی)



+ *هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله*



+ *گفته بود:* در راهپیمایی 22 بهمن من را هم ببر.



+ *ما بی خیال مرقد زینب(س) نمی شویم روی تمام سینه زنانت حساب کن *